شوربختانه اخبار نگران کننده ای به گوش می رسد مبنی بر اینکه حکومت بر علمای محترم اهل سنت فشار وارد آورده تا علما در خطبه های نماز جمعه ء فردا (۱۵ دی ماه) و از طریق دیگر تریبون ها معترضین را بعنوان آشوبگر و عوامل بیگانه معرفی کرده تا بهانه ای باشد برای سرکوب هر چه بیشتر مردم معترض بلوچ و اهل سنت در استان و در بقیه نقاط ایران. امیدوارم این نوع سخنان تلخ و دردآور هرگز از زبان علمای ما که باید مدافع حقوق ضایع شده اهل سنت و مردم بلوچ باشند، بیرون نیاید. در ضمن خاضعانه استدعا می کنم که عوامفریبی های ناجایز دستگاه های امنیتی را تکرار نکنید و نگوئید که مردم باید از راه های قانونی مطالبات و یا اعتراض خود را بگوش مسئولین برسانند. زیرا این سخن به چند دلیل شایسته و پسندیده نیست.
سخنی با بزرگان و علمای کرام اهل سنت سیستان و بلوچستان
اگر قرار است اعتراضی بر علیه وضع موجود و تبعیض و ستم های چهل ساله در کشور صورت بگیرد، باید اذعان داشت شهرهای بلوچستان و نسل جوان بلوچ باید در خط مقدم اعتراضات بر علیه فساد و پارتی بازی و رانتخواری و تبعیض و نابرابری و ظلم و محرومیت قرار داشته باشند. زیرا آنها جزو مظلوم ترین قربانیان تبعیض و ناروایی و نابرابری قومی و مذهبی و منطقه ای هستند. این حق قانونی، ملی و شرعی جوانان چابهاری، زاهدانی و ایرانشهری (همانند بقیه جوانان و معترضان غیور کشور) است که صدای اعتراض خود را بصورت مسالمت آمیز به گوش مقامات کشور و اذهان عمومی جهان برسانند که خوشبختانه با مدنیت و مسالمت تحسین برانگیز، رساندند.
به نقل از خبرگزاری مهر خبری تاسف بار را خواندم مبنی بر اینکه مولانا عبدالرحمان ملازهی امام جمعه محترم چابهار گویی صحبت کرده بود (و یا حداقل رسانه های حکومتی اینگونه گزارش کرده بودند) که ایشان با اغتشاش و فتنه خواندن اعتراضات بر حق جوانان، آنها را بطور غیر مستقیم متهم به ایجاد خلل در امنیت اجتماعی و به هم ریختن نظم و سلب آسایش مردم کرده بودند. که اگر این موضع مولانا حقیقت داشته باشد، بسیار قابل تاسف و دریغ آور است. زیرا مظلومیت اهل سنت و مردم بلوچ در چهل سال گذشته و نومیدی نسل جوان به آینده بر کسی پوشیده نیست.
اینجانب مولانا عبدالرحمان ملازهی را از دوران نوجوانی و از نزدیک به نیکی و خوبی می شناسم. و قبل از وقوع انقلاب مباحث فراوانی با ایشان در مورد ضرورت همرایی با انقلاب داشتم. ایشان در فصاحت و بلاغت کلام و علم معانی استاد هستند و کاملا با بار معنایی واژه ها و استنتاج پیآیندی، بخصوص برای دستگیر شدگان بیگناه آگاه هستند. و مضافا از سابقه بی پروای رسانه های جمهوری اسلامی در تحریف سخنان علمای اهل سنت به نفع حکومت کاملا مطلع هستند. در نتیجه نباید از منظر شرع اهل سنت هیچگونه تمسک یا توجیهی برای دستگیری، زندانی و شکنجه کردن فرزندان معترض آن آب و خاک فراهم نمایند . اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی به صراحت می گوید “تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است”.
شوربختانه اخبار نگران کننده ای به گوش می رسد مبنی بر اینکه حکومت بر علمای محترم اهل سنت فشار وارد آورده تا علما در خطبه های نماز جمعه ء فردا (۱۵ دی ماه) و از طریق دیگر تریبون ها معترضین را بعنوان آشوبگر و عوامل بیگانه معرفی کرده تا بهانه ای باشد برای سرکوب هر چه بیشتر مردم معترض بلوچ و اهل سنت در استان و در بقیه نقاط ایران. امیدوارم این نوع سخنان تلخ و دردآور هرگز از زبان علمای ما که باید مدافع حقوق ضایع شده اهل سنت و مردم بلوچ باشند، بیرون نیاید. در ضمن خاضعانه استدعا می کنم که عوامفریبی های ناجایز دستگاه های امنیتی را تکرار نکنید و نگوئید که مردم باید از راه های قانونی مطالبات و یا اعتراض خود را بگوش مسئولین برسانند. زیرا این سخن به چند دلیل شایسته و پسندیده نیست. اولا: بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، تجمع و شعار دادن و راهپیمایی اعتراضی “راه قانونی” و “حق قانونی” مردم است، در نتیجه آنها کار غیرقانونی نکرده اند که سزاوار هشدار و یا لعن و تکفیر باشند. بر عکس، این حکومت جمهوری اسلامی است که مشخصا اصل ۲۷ قانون اساسی را (همانند بسیاری از اصول دیگر قانونی اساسی) زیر پا گذاشته است و مستمرا قانون شکنی می کند. دوما: چهار دهه تجربه سرکوب و خفه کردن صدای معترض و مخالف توسط جمهوری اسلامی ثابت کرده که نظام حقی را برای مخالفان و معترضان قائل نیست. سوما: اکثریت مردم بلوچ و اهل سنت از طریق قانونی دو بار به دکتر حسن روحانی رای دادند، اما نه تنها هیچ چیزی تغییر نکرد، بلکه امید به آینده نیز تاریکتر شده است. چهارم اینکه باید به ریشه های نارضایتی مردم و بخصوص نسل سرخورده و مظلوم بلوچ پرداخت و خواهان آزادی زندانیان سیاسی، و احترام به اصل ۲۷ قانون اساسی شد.
در پایان برای همه علمای کرام مستقل و “غیرحکومتی” آرزوی موفقیت و خدمت به خلق و دین خدا را دارم. و امیدوارم هرگز این شائبه در ذهن هیچ بلوچ یا اهل سنتی بوجود نیاید که خدای ناکرده برخی از علما را به دلیل همراهی و همسویی با بلندگوهای حکومتی به “سیاستمداری مبتنی بر عدول از اصول” ملامت کنند. امروزه ما می بینیم که علمای شیعه جایگاه والای خود در بین برادران و خواهران هموطن شیعه به دلیل چهل سال همراهی با ستمگری و ظالم و پشت کردن به مظلوم را از دست داده اند. شعارهای اخیر ضد آخوندی در قم و یزد و مشهد و بقیه شهرهای مذهبی کشور، و سوزاندن عکس کسی که زمانی آن را در ماه می دیدند، بسی عبرت آور است. امیدوارم سرنوشت آنها، اگرچه امروز مست در قدرت هستند، آینه عبرتی باشد برای همه ما.
دکتر عبدالستار دوشوکی
مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن
پنج شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶