این مکر و فریب این است که روستاهای استان را بدون ضابطه و قانون گذراندن صحیح، به شهر تبدیل می کنند و قرار است حدود ده روستای دیگر نیز به همین زودی به شهر بدل گردند، اما بدون در نظر داشتن امکانات و زیر ساختهای یک شهر چگونه می توان به همین راحتی و فقط برحسب نرخ جمعیت اغراق شده آنرا شهر نامید؟آلودگی هوای شهرها و محیط زیست آلوده، گرانی آبونمان برق آب گاز و تلفن شهری، گرانی خدمات حمل و نقل عمومی و خصوصی، گرانی خدمات درمانی و رفاهی، اتمام ذخیره آب سدها برای استفاده ساکنین شهرها، و کمبودهای شهرهای جدید مانند مدرسه، دانشگاه، بیمارستان و زایشگاه و همچنین کمبود بودجه درخور شأن شهر، که در این شرایط بحرانی تحریم و تولید نفت و فروش کم آن.باعث کمترشدن بوجود نیز می گردد، همگی دلایل قاطع و مستند از اشتباه و غیر اصولی بودن، تبدیل روستا های بلوچستان به شهر است، با مطالعه شرایط ایجاد شهر، نیازها و زیرساخت ها متوجه عدم تناسب این تصمیم می شویم.
کمپین فعالین بلوچ/ سونامی شهر و شهرک سازی غیر اصولی و غیر علمی در بلوچستان!اولین جرقه جنگ های مذهبی و سیاسی در استان سیستان و بلوچستان، از زمان تصدی چندتن از شخصیت های تعصبی و امنیتی بر مناصب مهم استانی، مجلس و نظامی زده شد، برخی در اولین حضورشان در مجلس و آن دگران با مدیریت ارشد استان در بخش اداری و امنیتی نظامی، در زمان احمدینژاد بانیان این تفرقه و تنش بودند.
همگان به یاد داریم که چه خون هایی ریخته شد و برادران دینی تحت تاثیر بحران آفرینی این صاحب منصبان، همدیگر را کشتند و هنوز فضای امنیتی آن دوره برقرار است، همگان بیاد داریم تعداد انگشت شماری از نمایندگان استان، نزدیک انتخابات با هیاهو و ایجاد تنش و نوعی زدو خورد مذهبی، جو بشدت ناآرامی بوجود می آوردند و سپس بر موج احساسات مردم مومن و آرام شیعه و سنی، سوار گشته و با کسب رای این بزرگواران به هدف اول خود یعنی کسب کرسی نمایندگی و فوائد حاصل از آن می رسند، اما چند صباحی پس از انتخابات، همین اشخاص در نقش میانجی ظاهر و با صلح و صلوات مجلس آشتی کنان برگزار می کنند! در دوره اخیر چون مردم فهیم هم استانی، متوجه این حقه کثیف شده بودند به برخی از آنان رای ندادند ولی یکی از آنها با تقلب وارد مجلس شد.
گویا نتیجه چندین دوره نمایندگی مجلس برای برخی، فقط ساخت چند کارخانه آرد و دارو سازی و حساب های مملو بانکی و سایر منافع مادی بوده و هرگز در راستای وظایف نمایندگی که همان تصویب قانونی برای ایجاد تشکلهای سیاسی و برداشتن موانع استخدام برای اهل سنت، تساوی حقوق بین مذاهب مختلف و اقلیت ها دینی، تصویب بودجه برنامه های عمرانی، زیر ساختها، مراکز درمانی، رفاهی و دانشگاهی،گامی بر نداشته و ونخواهند برداشت، این تعداد هرگز قصد ندارند با نام و یاد نیک از سمت نمایندگی و سایر مناصب کناره گیرند، باتوجه به سن بالای برخی از این اشخاص گویا هرگز بفکر آخرت خویشتن نبوده و حتما به گمان باطلشان در قبر و دنیای برزخ نیز احتمال پارتی بازی و سفارش مقامات ارشد کشوری، برایشان امکان پذیر است.
آنچه در سه هفته اخیر رخ داد بیانگر عزم راسخ رئیس جمهور و وزیر کشور در تقسیمبندی استان و تکه تکه کردن آن است، البته این عزم از جانب اصولگرایان تقویت می شود ولی خود روحانی نیز از آن استقبال می کند ولی چون در تبلیغات ریاست جمهوری قول داده بود که جلو اینجور برخوردها و ضررها به منافع بلوچ ها گرفته شود،دنبال راه حلی است که تقصیر تقسیمبندی را به گردن اصولگرایان بندازد زیرا روحانی برای جانشینی و تصاحب مسند رهبری، خیز برداشته و همچنان به حمایت مردم مناطق اهل سنت بویژه بلوچ نشین محتاج است،بنابراین دست به حیلتی جدید زده است
این مکر و فریب این است که روستاهای استان را بدون ضابطه و قانون گذراندن صحیح، به شهر تبدیل می کنند و قرار است حدود ده روستای دیگر نیز به همین زودی به شهر بدل گردند، اما بدون در نظر داشتن امکانات و زیر ساختهای یک شهر چگونه می توان به همین راحتی و فقط برحسب نرخ جمعیت اغراق شده آنرا شهر نامید؟آلودگی هوای شهرها و محیط زیست آلوده، گرانی آبونمان برق آب گاز و تلفن شهری، گرانی خدمات حمل و نقل عمومی و خصوصی، گرانی خدمات درمانی و رفاهی، اتمام ذخیره آب سدها برای استفاده ساکنین شهرها، و کمبودهای شهرهای جدید مانند مدرسه، دانشگاه، بیمارستان و زایشگاه و همچنین کمبود بودجه درخور شأن شهر، که در این شرایط بحرانی تحریم و تولید نفت و فروش کم آن.باعث کمترشدن بوجود نیز می گردد، همگی دلایل قاطع و مستند از اشتباه و غیر اصولی بودن، تبدیل روستا های بلوچستان به شهر است، با مطالعه شرایط ایجاد شهر، نیازها و زیرساخت ها متوجه عدم تناسب این تصمیم می شویم.
این نمایندگان کم لطف، با کمک همفکران خویش در سمت وزیر کشور و امام جمعه و نماینده رهبر در زاهدان،و سکوت نمایندگان بلوچ در مجلس، شرایطی ایجاد می کنند تا استاندار و مدیرانش نتوانند به همه شهرها و توابع آنها سرویسهای اداری و خدماتی و… ارائه دهند بنابراین به تقسیمات جدید، تحت شرایطی بضرر منافع بلوچ و بلوچستان راضی شوند.
اما این بی تدبیران، آگاه باشند که این باد کاشتن باعث طوفان درو کردن در چند سال آینده خواهد شد و نتایجش از هم اکنون قابل توجه و تاسفبار است.
مساحت استان س وب حدود ۱۷۹ الی ۱۸۱ هزار کیلومتر مربع ذکر شده ولی طبق منابع مختلف منطقه سیستان فقط بین ۸ الی ۱۵ هزار است، اینان با تقسیمبندی جدید، اتحاد و همبستگی بلوچ و سیستانی ها را هدف گرفته اند و با چند تکه شدن بلوچستان و سیستان ،سعی دارند قسمتهایی را به سیستان ملحق گردانند و همچنین مناطقی استراتژیک همچون چابهار و سواحل مکران را، با طرحهای پدافند غیرعامل به بهانه توسعه و… عاری از جمعیت بومی گردانند و درنهایت با امنیتی کردن این مناطق دست شهروندان بومی و عادی از سرمایهگذاری، سکونت و تردد در آنجا کوتاه شود و نوعی قرق و قرنطینه نظامی ایجاد کنند.
این وظیفه تک تک افراد و شخصیت های سیاسی، مذهبی و نمایندگان مجلس و علمای با نفوذ دو طرف شیعه و سنی و مردم عادی می باشد که با آگاهی بخشی و افشای این اهداف، مردم منصف سیستان و بلوچستان و همچنین شخصیت های کشوری و لشکری را از ایجاد تنش و تشکیل گروه های جدید و تندرو باخبر سازند تا افراد و گروههای تندرو به بهانه همین مسأله مجال ناامنی و برادرکشی نیابند.
به امید قدری تدبیر و تفکر عمیق بدون تعصبات مذهبی و جناحی سیاسی
۲۸ دیماه ۱۳۹۶
سهیل بلوچی