-حبیبالله سربازی: بسیاری از مادران ساکن در روستاهای استان اصلاً رنگ آمبولانس را نمیبینند و در همان روستاها زایمان میکنند، یا میمیرند یا زنده میمانند.
-«ما در بیمارستانهای چابهار یا سراوان، تجهیزات لازم بیمارستانی مورد نیاز را نداریم، انقدر در این بخش کمبود داریم که در برخی موارد، مادران برای رسیدن به یک بیمارستان و زایمان مجبورند چهارصد پانصد کیلومتر مسافت را طی کنند.»
– رفتار با بیماران تنگدست در سیستان و بلوچستان بسیار بدتر از بقیه نقاط ایران است.
فیروزه رمضانزاده- چندی پیش انتشار تصاویر نوزادی در شبکههای اجتماعی خبرساز شد که به دلیل جدا شدن سر از بدن هنگام تولد در یکی از بیمارستانهای شهر ایرانشهر جان خود را از دست داده بود.
پیشتر نیز در آذرماه ۱۳۹۴ نیز سر نوزاد خیرالنساء جدگال، یک مادر ٢٣ ساله بلوچ در بیمارستان «امام علی» این شهر از تناش جدا شد.
به گفته مهدی طباطبایی معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، آمار مرگ و میر مادران و نوزادان در هنگام زایمان در استان سیستان و بلوچستان سه برابر متوسط کشور است و باوجود وعدههای مسوولان وزارت بهداشت در اجرای طرح تحول سلامت، مرگ مادران و نوزادان همچنان یکی از مشکلات اساسی در فقیرترین استان ایران به شمار میرود. این همه در حالیست که پدیدهای مانند مرگ و میر مادران و زنان باردار و نوزادان که به قرون گذشته تعلق داشته است، در ایران قرن بیست و یکم واقعیتی دردناک و غیرقابل قبول به نظر میرسد.
حبیبالله سربازی، فعال حقوق اهل سنت در ایران و مدیر و موسس کمپین فعالین بلوچ در این زمینه به کیهان لندن میگوید: «شاخصه بهداشت و درمان بیمارستانهای استان سیستان و بلوچستان در پایینترین رده قرار دارد، در برخی از بخشها و شهرهای استان، بیمارستانی وجود ندارد، اگر هم در برخی نقاط، بیمارستانی افتتاح شده تخت کافی برای بیماران ندارند، کمبود پزشکان و بهیاران در استان آنقدر ملموس است که در بسیاری از اماکن بهیاری ساختهاند ولی پزشک، هفتهای دو سه روز یا روزی دو سه ساعت بیشتر در آنجا کار نمیکند.»
این روزنامهنگار در ادامه توضیح میدهد: «سال گذشته آقای میری، رییس دانشکده علوم پزشکی زاهدان گفته بود که ما یک بیمارستان در سراوان ساختیم با ۲۵ تختخواب، اما در همین فضا ۱۳۶ بیمار را بستری میکنیم. بقیه بیماران کجا میخوابند؟ اگر فقط ۲۵ تخت موجود است و ۱۳۶ بیمار را بستری میکنند، بقیه کجا بستری میشوند؟ همچنین آقای دکتر ایرج ضاربان رئیس دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر گفته بود که در چابهار یک بیمارستان ۴۸ تختخوابی احداث کردیم که در همان فضا ۱۵۸ بیمار را بستری میکنیم. ما در بیمارستانهای چابهار یا سراوان، تجهیزات لازم بیمارستانی مورد نیاز را نداریم، آنقدردر این بخش کمبود داریم که در برخی موارد، مادران برای رسیدن به یک بیمارستان و زایمان مجبور میشوند چهارصد پانصد کیلومتر مسافت را طی کنند. بر اساس آمارهای رسمی در استان ۱۸مورد زایمان فقط در آمبولانس داشتهایم که البته به جز این، آمارهای غیررسمی منتشر نشدهاند.»
به گفته این روزنامه نگار بلوچ، این زنان کسانی بودهاند که در راه بیمارستان برای زایمان بوده و آمبولانس به سراغ آنها رفته بوده. .بسیاری از مادران ساکن در روستاهای استان اصلاً رنگ آمبولانس را نمیبینند، و در همان روستاها زایمان میکنند و یا میمیرند یا زنده میمانند.
سربازی به آمار ارائه شده از سوی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در مورد سه برابر بودن میانگین مرگ و میر مادران هنگام زایمان در سیستان و بلوچستان اشاره میکند و میافزاید: «در حال حاضر اعلام میکنند که ۱۰ درصد مرگ و میر مادران و فرزندان در کل ایران فقط در این استان اتفاق میافتد، آن هم درحالی که جمعیت حدود دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفری استان سیستان و بلوچستان در مقایسه با جمعیت کشور، کمتر از استانهای دیگر است.»
به گفته این فعال بلوچ، فاصله طولانی تا رسیدن به اولین بیمارستان باعث میشود که بسیاری از مادران در بین راه میمیرند.
سربازی تاکید میکند: «من فکر میکنم میزان مرگ و میر مادران و نوزادان بیشتر از سه برابر میزانی که است به صورت رسمی اعلام شده، هرچند تلاشهای زیادی در حوزه بهداشت و درمان صورت گرفته و آمارها نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده اما این تلاشها کافی نبودهاند و همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. وقتی به بیمارستانها رسیدگی نمیشود، امکانات لازم به بیمارستانها داده نمیشود، بیمار برای خوابیدن و زایمان تختی ندارد، اگر در چنین شرایطی زایمان کند و اتفاقی رخ بدهد نمیتوان فقط گفت که کوتاهی است. چرا نباید امکانات لازم به این منطقه داده شود؟ سه دهه از انقلاب اسلامی سپری میشود و در رسانهها میخوانیم که فلان بیمارستان و مدرسه مجهز در عراق و لبنان افتتاح کردهاند، اگر این امکان وجود دارد که چنین خدماتی از سوی جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه ایجاد شود چرا همین امکانات نظیر یک بیمارستان ۲۰۰ یا ۳۰۰ تختخوابی در یکی از مناطق استان سیستان و بلوچستان تاسیس نمیشود تا چنین مشکلاتی در منطقه کلاً رفع شود. به نظرمیرسد عدم رسیدگی به مناطق سنینشین و چنین رفتارهایی عامدانه صورت میگیرند.»
بسیاری از مناطق استان سیستان و بلوچستان از وجود پزشک متخصص و امکانات درمانی تخصصی و حتی پزشک عمومی بیبهره هستند.
حبیب الله سربازی در ادامهی گفتگو با کیهان لندن به این موضوع اشاره میکند که «به دلیل کمبود پزشک متخصص در استان سیستان و بلوچستان اکثر مردم بلوچ، برای معالجه راهی شهرستانهای دیگر میشوند، اگر بی بضاعت باشند بیمار را به زاهدان میبرند که وضعیتاش از جنوب استان بهتر است. اگر توان مالی بهتری داشته باشند او را به یزد میبرند. شما نمیتوانید یک پزشک متخصص در شهرستانهای سراوان، ایرانشهر، نیکشهر یا چابهار پیدا کنید. سال گذشته شورای شهر زاهدان یک مسافرخانه در شهر یزد برای بیماران و خانوادههایی که به بیمارستانهای یزد مراجعه میکنند ایجاد کرد. چرا این امکانات به مردم بلوچستان داده نمیشود که برای مراجعه به یک پزشک متخصص مجبور به سفرهای چند صد کیلومتری نباشند؟ اصلا ساختن همان مسافرخانه در یزد برای تشویق مردم به رفتن و معالجه به آن شهر جای سوال دارد. چرا امکانی به وجود نمیآورند که همان متخصصان به جای یزد در استان سیستان و بلوچستان منتقل کار کنند تا مردم این همه راه به یزد نروند؟!»
مدیر کمپین فعالین بلوچ با بیان اینکه شیوه رفتار با بیماران تنگدست در سیستان و بلوچستان نیز بسیار بدتر از بقیه نقاط ایران است به زندانی کردن بیماران، مرخص نکردن یا به گروگان گرفتن بیماران و یا جسد بیماران به دلیل عدم توانایی مالی خانوادهها در پرداخت هزینههای بیمارستانی اشاره میکند و میگوید: «ویدئوهایی از بیمارستانهای استان منتشر شده که با بیماران بسیار بد برخورد میشود. ما بیمارانی داشتهایم که در بدترین شرایط بودهاند اما تخت برای بستری شدن نداشتهاند، و چون پول نداشتند آنها را روی زمین خواباندند. سال گذشته گزارشی منتشر شد از گروگان گرفتن ۴۰ روزه یک بیمار به این دلیل که توان پرداخت پول ترخیص بیمارستان را نداشت. مردم گلایهها و شکایتهای زیادی در این زمینه دارند. از سوی دیگر شکایتهای زیادی هم وجود دارد در مورد تجویز اشتباه دارو یا فروش داروهای تاریخ مصرف گذشته.»
چهره زندگی در سیستان و بلوچستان بسیار دردناک و تکاندهنده است. حکومت با وجود منابع بسیاری که در اختیار دارد نسبت به توسعهی اقتصادی و فرهنگی این منطقه بیتوجه است و مردمان این پهناورترین استان ایران در رنج و محنت روزگار میگذرانند.
بنقل از: کیهان اندن